پسر گلم
امیر خوشگلم الان که دارم می نویسم تو تازه نیم سا عت که خوابیدی گلم تو از نوزادیت هم لجباز و کم خواب بودی نازنینم من با تو طعم شیرین مادر بودن رو چشیدم تو قشنگترین و بهترین تجربه زندگی مامان و بابایی بهترینم وقتی برای اولین بار قدمهای کوچیکتو گذاشتی تو مدرسه که بعد از مهد برای تو یه محیط بزرگ و ناشناخته بود خیلی میترسیدی همش میگفتی تو و بابا تنهام میذارین الهی قربونت برم الان که دیگه اخرای پیش دبستانی هستی و برای خودت کلی دوست پیدا کردی اگرم یه روز نری مدرسه کلی دلتنگی میکنی. امیرم تو عزیزترینی مامان به داشتن تو افتخار میکنه شیطونک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی